شما به عنوان یک رهبر، باید در سازماندهی کردن کارها استاد شوید و باید کارها را به گونه ای سازماندهی کنید که همه چیز مناسب باشد و هر چیزی جای خودش قرار داشته باشد. شما همچنین باید مانند یک مشاور باشید و درس های زندگی را به کارکنانتان بدهید. آن ها باید از شما درباره زندگی و مخصوصا زندگی کاری درس هایی بیاموزند و شما را به عنوان نه تنها یک مشاور خوب، بلکه به عنوان یک دوست و رفیق خوب قبول کنند. رهبر یک سازمان بودن، برای یک کارآفرین، به معنی داشتن هوشیاری بالا می باشد. شما باید به عنوان یک کارآفرینی که مدیریت یک شرکت و سازمان را بر عهده دارد، نقص ها و کاستی هایتان را تا جایی که امکان دارد کمتر کنید و نهایتا کاری کنید که اشتباهاتتان به میزان حداقل برسد. چون هرچقدر که اشتباهات شما در کار بیشتر باشد، احتمال این که تیمتان کارها را با اشتباهات کمتری انجام دهد بیشتر می شود. به این دلیل که تیم شما از شما تبعیت می کند و شما را الگوی خودش قرار می دهد. شما مانند فردی هستید که هدایت کردن یک سوکان را بر عهده دارد؛ مانند ناخدای یک کشتی. شما این مسئولیت را دارید که کشتی را (که کل سازمان است) به سمت درستی پیش ببرید. همچنین شما باید در هنگامی که دریا طوفانی است، مواظب باشید که کشتی غرق نشود. البته در این راه کارکنان هم مانند خدمه کشتی به شما کمک می کنند ولی فراموش نکنید که شما ناخدای کشتی هستید!
در این پست قصد داریم تا درباره 9 کاری که
9 توصیه به کارآفرینان برای برقراری ارتباط بهتر با کارکنان
کارآفرینان از تجربیاتشان می گویند...!
جشنواره ای که به کارآفرینان جوان جایزه می دهد!
چگونه زوج های کارآفرین می توانند عشق و کار را با هم ترکیب کنند؟
طرح های حمایتی برای کمک به کارآفرینان محلی!